محل تبلیغات شما
اول آبی بود این دل، آخر اما زرد شد آفتابی بود، ابری شد، سیاه و سرد شد آفتابی بود، ابری شد، ولی باران نداشت رعد و برقی زد ولی رگبار برگ زرد شد صاف بود و ساده و شفاف، عین آینه آه، این آیینه کی غرق غبار و گرد شد؟ هر چه با مقصود خود نزدیکتر می شد، نشد هر چه از هر چیز و هر ناچیز دوری کرد، شد هر چه روزی آرمان پنداشت، حرمان شد همه هر چه می پنداشت درمان است، عین درد شد درد اگر مرد است با دل راست رویارو شود پس چرا از پشت سر خنجر زد و نامرد شد؟ سر به زیر و ساکت و بی

یه شعر قشنگ از قیصرامین پور

شد، ,ولی ,سر ,عین ,شد؟ ,درد ,هر چه ,آفتابی بود، ,بود، ابری ,ابری شد، ,زرد شد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دل واژه ها